فسقلی های مامان

شب يلدا

شب يلداتون مبارك ني ني هاي مامان.امشب شب تولد نور و روشنيه . از فردا روزها طولاني تر ميشه و شب كوتاه . واسه همين امشب رو جشن مي گيرن . انار و هندونه و آجيل مي خورن . فال حافظ مي گيرن . كاش شماها بودين ! پارسال داداشي تون توي دلم بود . با بابايي رفتيم كلي دنبال خرمالو گشتيم . آخرش هم مجبور شديم يه سبد بزرگ بخريم . اون شب ماماني اونقدر خرمالو و هندونه خورد كه نگيد ! ناشكر نيستم . شايد سال ديگه شماها هم با ما باشيد .... شب عاشقان بي دل چه شبي دراز باشد                     تو بيا كز اول شب در صبح باز باشد   ...
30 آذر 1390

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام

سلام ني ني هاي مامان.دلم براتون شده يه ريزه ! كجاييد ؟چيكار مي كنيد ؟اي بچه هاي بي معرفت ! نمي گيد مامانمون كجاست ؟ چيكار ميكنه ؟خبري ازش نيست ! شما خوبيد گل پسر مامان ؟ شما چطور ناز دختر مامان ؟ توي اين مدت بچه هاي خوبي بودين ؟ شيطوني كه نكردين ؟ اين مدتي كه نبودم حسابي از حس بچه دار شدن و مامان شدن دور شده بودم . فكر مي كردم هنوز وقتش نيست . منتظرم تا تكليف يه سري مسائل روشن بشه ، بعد ! ولي حالا بازم بدجوري دلم مي خواد روي ماهتون رو ببينم . رضا و بهار صاحب يه ني ني ناز به اسم آريا شدن ، اون شب كه ني ني شون رو ديدم شديدا دلم ني ني خواست . فكر كنم بابايي هم دلش مي خواد ولي مي ترسه . توكل به خدا . مي بوسمتون يه عالمه . 28/9/9...
28 آذر 1390
1